یسنایسنا، تا این لحظه: 12 سال و 4 ماه و 22 روز سن داره

من و عروسکم یسنا

سوم و چهارم فروردین 93

 سوم  فروردین دیگه آماده شدیم تا بیام خونه چون بابا فردا باید بره سر کار , اما از اونجایی که همش تو شلوغی بودی و نمی تونستی تنها باشی خاله نعیمه هم با ما اومد  و تو حسابی خوشحال از اینکه خاله نعیمه با ما می یاد و حسابی شاد و سر حال بودی تو ماشین   چهارم فروردین با خاله نعیمه رفتیم پارک شهرک و کلی عکس های خوشگل ازت گرفتم  اینم عکس های عزیز دل   سفره هفت سین فرهنگسرا   دختر خوشگلم ممنون که اومدی          ...
5 فروردين 1393

دوم فروردین 93

عزیز دلم امروز خونه مامانجون ( مامان بابا ) بودیم و عمه سعیده و عمه حمیده و عمو علی و عمو محمد و باباجون بودن و ظهر تا شب اون جا بودیم عیدی هم همشون بهت پول دادن دستشون درد نکنه اینم عکس های شما روز دوم فروردین خونه مامان جون  ...
5 فروردين 1393

عید آمد عید آمد سال اسب سال 93 (عزیزم عیدت مبارک)

سلام دخترم . خوبی عزیز دلم ؟ عیدت مبارک . امیدوارم عزیزم سال خوبی واست باشه . امسال سومین عید ی که با ما بودی  و من و بابایی  حسابی خرسندیم که تو وجود نازنین رو داریم که می تونیم با تو سال نو شروع کنیم و امیدوارم که سال حوبی برای تو و بابایی و خانوادم و کل دوستان باشه . روز اول فروردین خونه مامان جون بودیم و خاله نعیمه هم بود تو حسابی خوشحال بودی و سر از پا نمشناختی .         ...
5 فروردين 1393

آخرین پست وبلاگ دخترم در سال 92-اسفند

دختر عزیزم سلام خوبی دخملی ؟فکر کنم مامانی این آخرین پستیه که امسال واست می نویسم ,چون سه شنبه عازم سفریم  و می خوایم بریم خونه مامان جون اینا . عزیزم خیلی خوشحالی و می گی بریم پیش دایی معین.بعد می گی دایی معین بازی می کنه باهام ؟ می گم :آره عزیزم دیروز داشتم بهت ناهار می دادم ,یدفعه بابا گفت: بهش بده ندا . حالا امروز داشتم بهت غذا می دادم تا یه لقمه دیرتر می دادم , می گفتی :بهش بده ندا. الهی قربونت بشم که اینقدر نازی مامان . راستی 28 سالگرد ازدواج من و بابایی هست امسال هم مثله هر سال کیک می خریم البته امسال  خونه خودمون نیستیم      امیدوارم سال 93 سال خوب , پر ازشادی و انرژی مثثثثثثثثثثثثث...
24 اسفند 1392

یسنا عسلی و کتاباش

دخترم سلام عسلم سلام  یسنام سلام الهی که مامان قربون اون استعدادت بشه  اون روز نمایشگاه کتاب رفتیم من وشما وبابایی  شما هم از اونجایی که خیلی عاشق کتابی ما همش واسه تو خرید کردیم الان در حدود 120 حلد کتاب داری امیدوارم بتونم اینا رو واست بخونم تو هم بتونی ازشون استفاده کنی .اما هزار ماشالله اینقدر خودت علاقه نشون می دی که هر شب یه کتاب می یاری و می گی مامان قصه بگووووووووووووووو واینم عکسات دلبرکم که کتاباتو ریخته بودی و داشتی باهاشون بازی می کردی .مرسی مهربونم که اینقدر دوست داشتنی هستی ...
21 اسفند 1392

عکاسی مامان از یسنا (اسفند 92)

دختری , عشقم , نفسم سلللللللللللللللللللللللام عزیزم الان که دارم این مطلبو واست می نویسم بعد از عکس گرفتن از مانکن خودم , یسنا حوشگل هست. همش دوست داری ازت عکس بگیرمو ومی گی مامان بیا عکس بگیرررررررررررررر.عاشق این هستی که لباس بپوشی و ازت عکس بگیرم البته فکر کنم ارثیه و به مامانت رفتی . چون اون موقع ها هم من اینجوری بودم   و اینم چند تا از عکس های شما  مانکن من  قربون ژستات بشم عزیز مامان فدات دیگه کم کم داری ادا در می یاری  قربون خنده هات واینم عکسی که خیلی دوسش دارم  فدات شم  ...
12 اسفند 1392

27 ماهگیت مبارک عسلم

سلام خدمت یسنا عسلی شیرین زبونم مامان جون امروز 27 ماهه میشی و این اسفند سومین اسفندی که پیشه من و بابایی هستی و ما با وجود تو چقدر خرسندیم  و این عیدی که پیش رو داریم سومین عیدی که تو کنارمون هستی عزیزم .امروز رفتم واست برا مهد پرسیدم  که چجوریه شرایط ثبت نامش که یهو زدی زیر گریه و دیگه خانمه کلی بهت بادکنک و بر چسب و شکلات داد راضی نشدی ترسیدی وچون یه بچه ای داشت گریه می کرد, منو بگو نمی دونستم چیکار کنم   خلاصه خانمه گفت برین بعدا خودتون بیا ین تا براتون شرایطشو بگم. بعد تو راه دارم بهت می گم مامی چرا گریه می کنی ؟ می گی : حباسم نبود(حواسم نبود) منو  می گی    ویک لحظه هم می  خواستم بگیرمت...
10 اسفند 1392

خرید عیدانه یسنا م (عید 93)

عزیزم اینم خریدعیدمامان وبابا برای شماست وامیدوارم که دوست داشته باشی تا الان که همشونو دوست داری دیگه نمیدونم بعدشو............مبارکت باشه عزیزم و انشا الله بتونی تو عید به خوبی و خوشی بپوشی.     لبا س های تو خونه ایت عزیزم       اینم عروسکات که اون هفنه از مجتمع خلیج فارس گرفتیشون که خیلی هم همشونو دوست داری دختر عزیزم مبارکت باشه هستی من                                        ...
6 اسفند 1392