یسنایسنا، تا این لحظه: 12 سال و 5 ماه و 1 روز سن داره

من و عروسکم یسنا

فرشته کوچولوی من یسنا خانمی

فرزند عزیزم آن زمان که مرا پیر و از کار افتاده یافتی...صبور باش و مرا درک کن اگر هنگام غذا خوردن لباسهایم را کثیف میکنم....و یا هنگامیکه نمیتوانم لباسهایم را بپوشم... صبور باش و زمانی را به یاد آور که همین کارها را به تو یاد می دادم. اگر زمانی که صحبت میکنم حرفهایم تکراری است و کلماتی را چندین بار تکرار میکنم... صبور باش و حرفهایم را قطع نکن و به حرفهایم گوش فرا بده.... وقتی نمی خواهم حمام کنم ....نه مرا سرزنش کن و نه شرمنده زمانی را بیاد آور که تو را با هزار و یک بهانه وادار میکردم که حمام کنی. وقتی بی خبری ام   را از پیشرفتها و دنیای امروز میبینی...با لبخند تمسخر آمیز به من ننگر. وقتی حافظه ام ...
27 مهر 1392