دلتنگی های یسنا این روزا ............
عزیز دلم سلام .عشقم سلام
این روزا حسابی تو خونه حوصلت سر رفته و همش دوست داری بری بیرون .همش میگی مامان تابستان شد منو می بری مشهد .منم می گم باشه عزیز دلم.
اونروز بهت بستنی که تو فریزر بود دادم بخوری . می گی مامان کی خریدی؟ کاشکی منم ببری مغازه
هر وقت دلبرکم دلت تنگ می شه می گی کاشکی منم ببری.
دیگه بالاخره خودتو یه جور سرگرم می کنی با تبلت و خاله بازی و اسباب بازی و سی دی و کارتن و....
یه چند روزه همش گیر دادی به فیلم عروسیمونو و همش اونو می بینی . اونروز بهم می گفتی کاشکی منم تو عروسی مامان و بابا ببری.
دیگه دخترم شهر غریب این چیزا رو داره .دلتنگی و ... .خوب دیگه این روزا هم می گذره و مامان جون قول داده بعد از ماه رمضان با دایی محمد ومعین بیان پیشت.
اینم چند تا از عکسهای این روزا
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی